درمیان
هیاهوی بسیار برای هیچ و گفتمان های بی فایده ی نه چندان کارشناسی چندسال
گذشته در مخالفت با مهار و تنظیم منابع آب سطحی کشور ازطریق مطالعه و احداث
سدهای مخزنی ؛موضوعی که اساسا مغفول ماند و مورد توجه قرارنگرفت عمرمفید
سپری شدهی اغلب این سازه ها وضرورت چاره اندیشی به موقع برای گزینه یا
گزینه های جایگزین این تاسیسات حیاتی از نظر تامین مصارف آب شرب، صنایع و
کشاورزی و نیز تولید انرژی پاک وارزان برق آبی در سدهای بزرگ چند منظوره
کشور بود.
به گزارش انرژی امروز، سدهای مخزنی بزرگ
دز، کرج، سفیدرود، زایندهرود، درودزن، زرینهرود، وشمگیر گرگان، کارون یک و
سد مرزی مشترک ارس در زمره ی سدهای بزرگ کشور هستند که در سالهای قبل از
انقلاب احداث و مورد بهره برداری قرار گرفته و دارای عمر حدود ۵۰ سال و
بیشتر هستند.
در این نوشتار کوتاه بر آن نیستیم که وضعیت
تمامی سدهای مورد اشاره را از منظر عمر مفید آنها بررسی کنیم اما نظر به
قدمت و نقش حیاتی "سد دز" در مهار سیلاب های مخرب و پیشگیری از مخاطرات
جانی و مالی، تنظیم و تامین آب مورد نیاز اراضی پایاب و تولید انرژی برق
آبی پاک و ارزان قیمت، تصویری از وضعیت این سد با تاکید براهمیت راهکار
اساسی و مطالعه شده ی جایگزین آن یعنی سدبختیاری در بالا دست سد دز ارائه
میشود.
وسعت حوضه آبریز رودخانه دز تا محل سد دز حدود
۱۷۲۸۲کیلومتر مربع و میانگین بلندمدت بارش در این حوضه حدود ۶۲۲ میلیمتر در
سال محاسبه شده است. این سد بتونی دو قوسی با ارتفاع ۲۰۳ متر از پی با
مخزنی به حجم کل۳/۳ میلیارد متر مکعب و ظرفیت مفید ۵/۲ میلیارد مترمکعب در
سال ۱۳۴۲ به بهره برداری رسیده است .
ظرفیت نصب شدهی
نیروگاه برق آبی آن۵۲۰ مگاوات و وسعت اراضی آبی پایاب سد، افزون بر۱۰۰ هزار
هکتار است. به علت فرسایش شدید درحوضه آبریز و رسوبگذاری در مخزن سد،
برآورد میشود، سالانه حدود ۱۵میلیون متر مکعب ازحجم مخزن سد کاسته شده
است. (براساس هیدروگرافی انجام شده در چند سال قبل سطح رسوبات مخزن در
نزدیکی بدنه سد سالانه ۲ متر افزایش یافته و فاصله رسوبات تا رقوم آبگیر
نیروگاه ۱۴ متر بوده است) محتمل است که این رسوبات از زمان آن اندازه گیری
تاکنون به تراز آبگیر نیروگاه نزدیکتر شده و تهدید جدی برای نیروگاه سد
باشد.
در طول دورهی ۳۰ – ۴۰ سال گذشته در کشور ایران از
روشهای مختلف پیشگیری از انباشت رسوب در مخازن سدها استفاده شده است که از
جملهی آنها میتوان به آبخیزداری درحوضهی آبخیز سدها اشاره نمود که
متاسفانه به دلایل مختلف (متناسب باحجم و اندازه مشکل) نتیجه بخش نبوده
است. انباشت بیش از ۷۰۰ میلیون مترمکعب رسوب در مخزن سد دز طی۵۴ سال دوره ی
بهره برداری از این سد خود نمایانگر این موضوع است.
روشهای
هیدرولیکی نظیر رسوبشویی " فلاشینگ" نیز به عنوان روشی دیگر در مخزن
سدسفیدرود انجام شده است که شاید در مقیاس محدود اثربخشی موضعی داشته ولی
این روش با توجه به ابعاد مشکل راه حل اساسی و پایدار به ویژه در بلند مدت
نیست. (روش رسوبشویی دربارهی سد دز بنا بر ویژگیهای سازه و ظرفیت محدود
تخلیه کنندههای عمقی و سایر محدودیتها روشی چاره ساز برای بلند مدت
نیست.)
بدون اینکه کارکرد روشهای مکانیکی و هیدرولیکی
مورد اشاره به طور مطلق و درهمهی موارد مردود تلقی شود باید گفت: اثربخشی
این نوع روشهای علاج بخشی درمیان و بلند مدت اساسا متناسب با نقش حیاتی و
ضرورت نگهداشت و استمرار نقش چند منظوره و حیاتی سد دز و سایر سدهای بزرگ
نیست.
براساس
مطالعات برنامهریزی منابع آب سیستمی دز وکارون (حوضه آبریزرودخانه دز)
حجم رسوب ازشاخه رودخانه بختیاری در بالادست سد دز و در محل ساختگاه سد
بختیاری به میزان ۴۵۰ میلیون مترمکعب برای یک دوره ۵۰ ساله برآورد شده است.
این رقم تقریبا معادل ۷۵ درصد کل حجم رسوب محاسبه شده درمحل سد دز براساس
همین مطالعات است. بنابراین در صورت احداث سد بختیاری در موقعیت (محور)
مطالعه وتصویب شده، سالانه از ورود رسوبات به میزان ۹ میلیون متر مکعب یا
معادل ۷۵ درصد رسوب منتقله فعلی به مخزن سد دز جلوگیری شده و به استمرار
عمر مفید سد دز و ایفای نقش حیاتی آن در تعدیل سیلاب ها، تامین نیاز آبی
پایاب سد، حقابههای زیست محیطی و تولید انرژی برقآبی تاثیر غیر قابل انکار
خواهد داشت.
جمعبندی چند نکته مهم درباره ی آینده سد دز :
۱-
سد مخزنی دز پس از افزون بر۵۰ سال بهرهبرداری و انباشت حجم زیادی از
رسوبات ناشی از فرسایش شدید در حوضهی آبریز آن قادر به ایفای کامل نقش
اولیه خود در رابطه با اهدافی چون مهار مطلوب سیلابهای ویرانگر، تامین
مطمئن آب مورد نیاز مصارف کشاورزی، صنعت و شرب و نیز حقابههای زیست محیطی
در پایاب خود نبوده و درسال های پیش رو این وضعیت تشدید خواهد شد.
۲-
کاهش حجم مفید مخزن سد دز و نزدیک شدن تراز رسوبات به تراز آبگیر نیروگاه
برقآبی سد، عامل موثر و جدی در کاهش ظرفیت تولید انرژی پاک و حتی توقف آن
خواهد شد.
۳- پیدایش شرایط فوق که امری اجتناب ناپذیر است
منجر به خروج سد دز از چرخه بهرهبرداری شده و شرایط بسیار بحرانی از نظر
جریان بدون مهار سیلاب های مخرب و زیانبار، از دست رفتن حجم عظیمی از منابع
آبی کشور بدون کمترین استفاده و حذف تولید انرژی مطمئن برق آبی پاک و
ارزان از منابع تجدید پذیر به میزان تقریبی ۲۰۰۰ گیگاوات ساعت در سال خواهد
شد .
پس چه باید کرد ؟
با
آگاهی به نقش متنوع حیاتی ـ تاریخی سد مخزنی دز، تلاش بر حفظ این نقش برای
یک دوره نسبتا" طولانی آینده باید در زمرهی اولویتهای برنامههای توسعه
بخش آب کشور قرار گیرد. بنا به یافتههایی که به برخی از آنها در بالا
اشاره شد به نظر نمیرسد هیچ اقدامی به اندازه احداث سد مخزنی بختیاری در
بالا دست سد موجود دز روی رودخانه بختیاری موثر و مفید باشد.
بنا
برمطالعات انجام شده محل سد مخزنی بختیاری در ۵۰ کیلومتری بالادست سد
موجود دز و حدود ۵ کیلومتر بالاتر از تقاطع رودخانه های سزار و بختیاری
دراستان لرستان قرار دارد.
این سد از نوع بتونی دو قوسی
با ارتفاع ۳۱۵ متر ازپی بوده وحجم مخزن آن درتراز نرمال ۴۸۴۵ میلیون
مترمکعب محاسبه شده است. ظرفیت نصب شده نیروگاه برقآبی سد بختیاری جمعا"
۱۵۰۰مگاوات (۶ واحد۲۵۰ مگاواتی) خواهد بود. پیش بینی شده است این نیروگاه
سالانه حدود ۳۰۰۰ گیگا وات ساعت برق تولید کند که در بهینهسازی مصرف انرژی
بهویژه درساعات اوج مصرف نقش موثری خواهد داشت. با تولید این میزان انرژی
پاک از انتشار حدود ۶ میلیون تن گاز گلخانهیی ( با عدم ایجاد نیروگاه
حرارتی معادل ) در سال جلوگیری خواهد شد . با فرض قیمت ۱۰ سنت برای هر
کیلووات ساعت برق تولیدی (معادل قیمت فعلی صادرات برق) ارزش برق تولیدی
نیروگاه سد بختیاری حدود ۳۰۰میلیون دلار در سال خواهد بود . همچنین ارزش
میزان سوخت صرفهجویی شده در ازای عدم احداث نیروگاه حرارتی معادل (۱۵۰۰
مگاوات ) نیزحدود ۵۰۰ میلیون دلار در سال (به قیمت های سال ۱۳۹۲) برآورد می
شود.
از آنجا که پروژههای انتقال آب از سرشاخههای
رودخانه دز به میزان۱۱۰۰ میلیون مترمکعب مطالعاتی و اجرایی شده است، برداشت
و انتقال این میزان آب برای مصارف مختلف در شرایط عدم احداث سد بختیاری
موجب تشدید کمبود آب مورد نیاز کشاورزی در اراضی پایاب سد دز از ۱۰ درصد
فعلی (استاندارد قابل قبول ) به میزان ۱۹ درصد می شود که پیامد آن کاهش سطح
زیر کشت در اراضی پایاب سد دز و بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی در منطقه
خواهد شد.
با احداث سد مخزنی بختیاری و فراهم آمدن امکان
تنظیم و تامین آب بیشتر نه تنها برداشت آب در سر شاخه ها موجب کاهش مساحت
فعلی اراضی کشاورزی پایاب سد دز نمی شود بلکه امکان افزایش سطح زیر کشت در
اراضی آبخور این سد نیز فراهم خواهد شد.
با برداشت و
انتقال آب از سرشاخههای رودخانه دز و حفظ اولویت تامین آب کشاورزی، در
صورت عدم احداث سد بختیاری شاهد کاهش تولید انرژی مطمئن و متوسط نیروگاه
برق آبی سد دز به میزان تقریبی ۵۰۰ گیگاوات ساعت در سال در صورت عدم احداث
سد بختیاری خواهیم بود درحالی که با احداث سد بختیاری علاوه برمزیت های ذکر
شده، ضمن حفظ تولید انرژی برق آبی شرایط موجود، تولید انرژی مطمئن و متوسط
در نیروگاه سد دز حتی تامیزان ۱۵درصد نیز افزایش خواهد یافت.
درجمعبندی
نهایی ذکر این نکته مهم لازم است که اهمیت و استمرارنقش حیاتی تقریبا
تمامی سازه های آبی با عمر بیش از نیم قرن کشور باید درمرکز اندیشه و توجه
مدیران سازمانهای ذیربط قرارگیرد تا درکناربرنامههای مهم دیگر همچون
پدافند غیرعامل، تدوین برنامههای مناسب مطالعاتی و اجرایی دربارهی مقوله
مهم کاهش طبیعی ولی تدریجی کارایی این سازهها در بلندمدت، با وقوع
پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، امنیتی و... غافلگیر نشویم .
زمان
بر بودن شناخت، مطالعه واجرای گزینههای جایگزین محتمل به ما دیکته میکند
تا دیرنشده این موضوع به موقع درکانون توجه و چاره اندیشی جدی قرار گیرد.
نويسنده: دکتر رحیم اتحاد ـ دکتر عبدالرحیم صلوی تبار،کارشناسان ارشد ،مدیریت منابع آب
منبع:
پایگاه اطلاع رسانی تازههای انرژی ایران (رسانه سبز)